تست استروپ چیست؟
برای دیدن و تعامل با جهان، ابتدا باید آن را درک کنیم. عملکرد دیدن، روشی است که با آن این کار را انجام میدهیم که از قسمتهای زیادی تشکیل شده است. وقتی ما جسمی را میبینیم، فقط جنبههای جسمی آن را نمیبینیم، بلکه معنای آن را نیز درک میکنیم. ما میدانیم که یک صندلی به پایه نیاز دارد چرا که جایگاه نشستن باید بالا باشد، ما میدانیم که چوب از درخت تهیه میشود، میدانیم که میتوانیم روی آن بنشینیم و غیره. اطلاعاتی وجود دارد دربارۀ اینکه ما آنچه را میبینیم پردازش میکنیم بدون آنکه از این عمل آگاه باشیم.
بنابراین وقتی که جان ریدلی استروپ در سال 1929 از مردم خواست تا کلمات روی یک کاغذ را بخوانند، او میدانست که پردازش خودکار، کار خود را انجام میدهد و میتواند عملکرد بینایی مغز را تسهیل میکند.
تحقیقات از اوایل سال 1894 نشان داده است که حتی هجاهای بیمعنی میتواند در درک انسان تعبیه شود و در نحوۀ پردازش و خواندن هجاها دخالت داشته باشد، با وجود اینکه معنای واقعی ندارند. پس این مشخص است که حتی در آغاز تحقیقات روانشناسی معاصر، این پیوستگیها قدرتمند و فراگیر بودند.
اثر استروپ چیست؟
نوآوری استروپ به طور واضح و مشخص نشان داد که دانش موجود در ما دربارۀ محیط برنحوۀ تعامل ما با آن تأثیر میگذارد. روش تحقیق استروپ درحال حاضر یکی از مشهورترین و شناختهشده ترین نمونههای تست روانشناختی است و زیبایی آن درسادگیاش است.
ابتدا شرکتکننده لیستی از رنگها را میخواند، اما رنگ کلمه با معنی خود کلمه تفاوت دارد. به عنوان مثال: کلمه “نارنجی” از نظرنوشتاری درست است اما با رنگ سبز نوشته شده است. مدت زمان خواندن کلمات توسط شرکتکننده ثبت میشود.
در مرحله بعد، شرکت کننده باید آزمون را با لیست جدید کلمات تکرار کند اما باید رنگهای چاپ شده از هر کلمه را بخواند. بنابراین، هنگامی که کلمه “نارنجی” به رنگ سبز چاپ شده میشود شرکت کننده باید “سبز” بخواند و همین طور به خواندن کلمات ادامه دهد.
در زیر نمونهای کوتاه از تست استروپ آورده شده است، آن را امتحان کنید!
در ابتدا مدت زمانی که صرف خواندن کلمات چاپ شده بدون درنظر گرفتن رنگ آنها میشود را اندازه بگیرید.
حالا زمان خود را برای خواندن رنگ کلمات در نظر بگیرید و از متن واقعی صرف نظر کنید.
در بیشتر موارد، بیان رنگهای کلمات زمان بیشتری میگیرد تا خواندن متنی که چاپ شده است، باوجود اینکه ناسازگاری در هر دو لیست یکسان است (یعنی در هر مورد رنگ و کلمه را اشتباه نشان میدهد). به نظر میآید که ما بیشتر از متن فیزیکی تأثیر میگیریم تا رنگ آن.
چرا این اتفاق رخ میدهد؟
نتایج نشان میدهد که مغز نمیتواند کار خواندن را در اولویت انجام میدهد. به عنوان خواننده معمولی متن، ما با کلمات برخورد میکنیم و آنها را بدون سختی درک میکنیم و میخوانیم، درحالی که بیان یک رنگ به شناخت بیشتری نیاز دارد. هنگامی که بین این دو منبع اطلاعاتی اختلاف نظر وجود دارد، بار شناختی ما افزایش مییابد و مغز ما برای حل اختلافات نیازمند این است که بیشتر کار کند. انجام این کارها (جلوگیری از خواندن، پردازش رنگ کلمه و برطرف کردن تعارض اطلاعات) عکسالعمل ما را کندتر میکند و باعث طولانی شدن کار میشود.
چند تئوری وجود دارد که تعاریف متفاوتی از اثر استروپ بیان میکند، با این حال تفاوت بیشتر در بخشی است که به آن تأکید میکنند. به عنوان مثال، یک تئوری تأکید میکند که ناخودآگاه بودن در خواندن علت اصلی اختلال استروپ است، درحالی که دیگری تأکید به این دارد که اولویت بندی ذهنی در هنگام خواندن برابر تعریف رنگها قرار دارد. با وجود اختلاف در نظریهها، همه اساسا بر این فرض اصلی که خواندن، یک راه سادهتر و خودکار در مقایسه با بیان رنگها است و درگیری این دو باعث افزایش مدت زمان لازم برای پردازش میشود، همگرا هستند.
در چه مورد میتوانیم از آن استفاده کنیم؟
با استفاده از این الگو میتوانیم سرعت پردازش شناختی یک فرد، ظرفیت توجه آنها و سطح کنترل شناختی آنها را ارزیابی کنیم (در غیر این صورت به عنوان عملکرد اجرایی آنها شناخته میشود).
این مهارتها و جنبهها در بسیاری از زمینه ها که ما با جهان در تعامل هستیم الزامی است، و این آزمون نمایی مختصر و درعین حال پراکنده را از اندیشه و رفتار انسان نشان میدهد.
همچنین این آزمایش به روشهای مختلفی برای نسخه اصلی استفاده میشود، به عنوان مثال سعی در بهرهبرداری از آزمایشهای تجربی برای نمایان کردن اطلاعات بیشتری دربارۀ جمعیت بالینی (نمونۀ آزمایش). حتی اختلالات عصبی مانند اسکیزوفرنی و اوتیسم نیز با آزمایش استروپ مورد بررسی قرار گرفتهاند.
علاوهبراین، اجراهای مختلف و تغییرات گوناگونی که در آزمون وجود دارد، این اجازه را میدهد که جنبههای مختلف شناختی در آن مورد استفاده قرار گیرند. یکی از این تغییرات “آزمایش احساسی استروپ” است که در آن شرکتکنندگان هر دو نسخه یعنی استروپ اصلی و نسخهای که دارای کلمات خنثی و حسی است را انجام میدهند. متن نهایی شامل کلماتی مثل “درد” یا “شادی” در میان کلماتاش دارد. تحقیقات نشان میدهد که افراد مضطرب احتمالا اختلالات بیشتری را (یعنی مدت زمان بیشتری برای بیان رنگ کلمه صرف میشود) با کلمات حاوی احساس تجربه میکنند، که حاکی از برتری محتوای کلمات حسی است.
طرحهای آزمایشی مانند این به محققان این امکان را میدهد تا فرآیندهای شناختی که زیربنای تفکر صریح است را مورد هدف بگیرند و به مشاهده آن بپردازند. این آزمایش کار ناخودآگاه عملکرد مغز و کاهش برخی از تمایلات که میتواند در نتایج آزمایش اثر بگذارد را نشان میدهد. سایر وضعیت آزمایشات با به کار گرفتن درسهایی از اثر استروپ – که اطلاعات ناسازگار به منابع ذهنی بیشتری برای حل شدن درست نیاز دارند – با اعداد به جای کلمات سروکار دارند. این آزمایش با عنوان “اثر استروپ عددی”، نشان داده است که وجود تعداد اندازههای نامفهوم در کنار هم باعث کاهش در سرعت خواندن و فهمیدن آن میشود. برای مثال به تصویر زیر نگاه کنید:
این آزمایش نشان میدهد که با کنترل همه موارد، عدم دخالت در اندازه عددی بیشترین اختلال را ایجاد میکند و باعث افزایش مدت زمان در درک مطلب میشود. یک ویژگی جالب در استروپ عددی این است که اختلال در هر دو نوع ناهمخوانی یافت میشود – وقتی اندازه اعداد با هم ناسازگاری داشته باشد، تأخیر برای گزارش اندازه و سایز وجود دارد. این اثر نشان میدهد که پردازش خودکار فقط محدود به کلمات نمیشود، و نمایانگر این است که مغز به دنبال الگوهای عادی در محرکهای ارائه شده است؛ زیرا هنگامی که این اتفاق نمیافتد، مغز دچار درگیری و مشکل میشود.
چگونه میشود از آزمایش استروپ استفاده کرد؟
آزمایش استروپ را میتوان به سادگی با یک آزمایش ابتدایی انجام داد. در اساسیترین حالت تمام آنچه به آن احتیاج دارید تصویری از کلمات تست استروپ، یک کرنومتر و شخصی که مدت زمان آزمایش و پاسخها را ضبط کند (و یک شرکتکننده مایل به همکاری) میباشد. با این حال، اگر میخواهید دیدگاه بیشتری از آزمایش بهدست آورید روشهای زیادی برای پیشروی آزمایش وجود دارد. با نرمافزار imotion به سادگی میتوانید آزمایش استروپ را انجام دهید، ضمن اینکه امکان جمعآوری دادهها نیز بیشتر میشود. با استفاده از عملکرد “بررسی کردن”، آزمایش میتواند سریع و آسان اضافه شود. این کار میتواند با بررسی داخلی نرمافزار imotion یا با ابزار بررسی نرمافزار Qualtrics انجام شود، که اجازه میدهد معیارهای بیشتری برای این آزمایش در نظر بگیرید.
توانایی ضبط از حسگرهای مختلف راه جدیدی را برای تحقیقات باز میکند. به عنوان مثال، با یک ابزار ردیابی چشم، شما میتوانید مدت زمانی که هر شرکت کننده به کلمات نگاه میکند و سرعت دقیق درک آنها را بررسی کنید. استفاده از قسمتهای مورد نظر (AOIs) میتواند استفاده ویژهای داشته باشد چرا که این اجازه را میدهد تا قسمتهای خاصی از صحنه را به صورت جداگانه تجزیه و تحیل کنید، یا با دادههای کلی یا حتی با دیگر مناطق خاص AOI مقایسه کنید. پس امکان این وجود دارد که تعیین کرد کدام کلمات بیشترین توجه را به خود جلب کردهاند و به شما اجازه میدهد که دادههای پراکنده را با جزئیات بررسی کنید.
در این الگوریتم، حرکات چشم نیز میتواند اندازهگیری شود، که اطلاعات مربوط به میزان زمان لازم برای پردازش اطلاعات را ارائه میدهد. این رویکرد ممکن است برای هر یک از شرکتکنندگان زمان بر باشد و یادآوری ترکیب صفحۀ کلمات رنگی ممکن است پردازش شناختی آنها را دچار مشکل کند (اگرچه این مشکل نباید با استفاده از کنترلهای صحیح به وجود آید.)، با این حال این امر باعث میشود تشریح دقیقی از حرکت چشم برای هر کلمه ایجاد شود و همچنین میزان خطا از پاسخهای نادرست را اطلاع دهد.
نتیجه
آزمایش استروپ روش پرکاربرد و مشهور در تحلیل و پژوهش است که عملکردهای مختلف مغز و کار مطلق و شناختی آن را آشکار میکند. مقاله اصلی اکنون بیش از 13,000 بار ذکر شده و این تعداد مطمئنا در آینده افزایش مییابد. با imotion، به راحتی میتوان از بخش “کار استروپ” سوال پرسید و به سرعت به جواب رسید.