طی دهه های گذشته کارایی الکتروانسفالوگرافی[1] (EEG) به عنوان ابزاری مفید چه در زمینه علمی و چه بالینی اثبات شده است. اما EEG مقیاسی نه چندان دقیق از فعالیت مغزی ارائه می دهد که تعیین فرایندهای نورونی خاص مورد نظر علوم اعصاب شناختی توسط آن مشکل است. در واقع EEG مخلوط و ترکیبی از صدها منبع عصبی مختلف است که جدا کردن فرایندهای عصبی-شناختی مجزا در آن کار مشکلی است. درون EEG پاسخ های عصبی مرتبط با رویدادهای حرکتی، شناختی و حسی پنهان شده و استخراج این پاسخ ها از EEG کل با بکارگیری نوعی تکنیک میانگین گیری امکانپذیر است. این پاسخ های خاص همان پتانسیلهای وابسته به رویداد هستند که با وقوع رویدادهای خاص در ارتباط می باشند.
EEG ابزاری قوی برای درک بی نظمی های نوروبیولوژیک و ارزیابی نقل و انتقال نوروترنسمیترها می باشد. فعالیت الکتریکی قفل به زمان[2] یا پتانسیلهای وابسته به رویداد[3] (ERP) به ثبت فعالیت الکتریکی در فرایندهای حسی و شناختی کمک میکنند. منظور از سیگنال قفل به زمان این است که این سیگنال معمولا پس از زمان مشخصی از وقوع یک رویداد اتفاق افتاده و هر بار در همین زمان تکرار میشود. از آنجا که سیگنال به همین شکل هر بار پس از محرک تکرار میشود، با افزایش تعداد رویداد (ارائه محرک) و در نتیجه افزایش تعداد پاسخ به محرک و جمع پاسخ ها، میتوان نسبت سیگنال به نویز را بالا برد.
در یک آزمون ERP، EEG فرد حین انجام یک تکلیف (با ویژگیهای معین) ثبت میشود تا پاسخهای شناختی، حسی و حرکتی لازم برانگیخته شوند. در این تکلیف محرک ها و ویژگیهای آنها، مدت زمان و ارائه هر محرک، نوع و زمان پاسخ به محرکها، همگی از اهمیت بالایی برخوردارند و باید با دقت و بر اساس اهداف آزمایش انتخاب شده و هنگام تحلیل و تفسیر نتایج مد نظر قرار گیرند.
بنابراین پتانسیل های وابسته به رویداد (ERPs)، پتانسیلهای الکتریکی بسیار کوچکی هستند که در پاسخ به رویدادها یا محرکهای خاص در مغز تولید میشوند (بلکوود و موئیر[4]، 1990). این پتانسیلها در واقع تغییرات EEG وابسته به رویدادهای حسی، حرکتی یا شناختی میباشند که امکان مطالعه ایمن و غیرتهاجمی همبستگی های سایکوفیزیولوژیک فرایندهای روانی را فراهم میکنند. پتانسیلهای وابسته به رویداد را میتوان با گستره وسیعی از رویدادهای حرکتی، شناختی یا حسی برانگیخت. به نظر می آید این پتانسیلها در اثر شلیک همزمان تعداد زیادی (در حدود هزاران یا میلیون ها) از نورونهای پیرامیدی هم راستا در قشر و به صورت حاصل جمع پتانسیلهای پس سیناپسی در هنگام پردازش اطلاعات ایجاد میشوند (پیترسون و همکاران[5]، 1995). ERPs را در انسان میتوان به دو دسته تقسیم کرد: گروه اول امواج یا مؤلفه های زودهنگامی هستند که پیک آنها در فاصله 100 میلی ثانیه پس از ارائه محرک اتفاق میافتد و از این جهت که بسیار به پارامترهای فیزیکی محرک وابسته میباشند مؤلفه های حسی یا برونزاد[6] نامیده میشوند. در مقابل، گروه دیگر مؤلفههایی هستند که دیرتر ظاهر میشوند و منعکسکننده وضعیتی هستند که فرد در آن به ارزیابی محرک میپردازد و لذا پتانسیلهای درون زاد[7] یا شناختی نامیده می شوند و فرایندهای پردازش اطلاعات را مورد ارزیابی قرار می دهند. این مؤلفه ها بر اساس زمان وقوع[8] و دامنه[9]شان مشخص و نامیده می شوند.
[1] – ElectroEncephaloGraphy
[2] – Time-locked
[3] – Event Related Potentials
[4] – Blackwood and Muir
[5] – Peterson et al.
[6] – Exogenous
[7] – Endogenous
[8] – Latency
[9] – Amplitude